صدای بندر؛ محمد مظفری: هفته گذشته پس از ماه ها تلاش مدیریت کلان استان در خصوص تغییر مدیرکل فرهنگ ارشاد اسلامی بالاخره مدیرکل چند ساله ارشاد بوشهر جای خودش را به بانویی دیگر داد که مثل سلف خود کمتر در حوزه فرهنگ و هنر دستی داشته است. همان مشکلی در مدیریت فرهنگی استان که معلوم نیست کی برطرف خواهد شد. به بهانه تغییر مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی نکاتی که یقینا نظرات بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر این سرزمین است در پی می آید.
۱-سالهاست صاحب منصبان، مدیران، کارگزاران و مدیران محترم، در هرحوزه ای به بن بست می رسند علاج واقعه را در فرهنگ سازی می بینند و بر منبر رفته و از کمبود کار فرهنگی در جامعه سخن رانده و گله می کنند. در بسیاری از آسیب های اجتماعی کارشناسان راه علاج را کار فرهنگی می دانند. در فرهنگ سازی در حوزه های مختلف همه ما مدعی این هستیم با کار فرهنگی بسیاری از مشکلات ما حل می شود. یقینا کار فرهنگی را اهالی فرهنگ و هنر با همراهی متخصصان هر بخش انجام خواهند داد. برای تولید آثار فاخر فرهنگی در حوزه های اجتماعی نیاز به سازمان های قوی در این حوزه است، سازمان های فرهنگی نیاز به برنامه ریزی فرهنگی دارند، برای برنامه ریزی فرهنگی در سازمان های فرهنگی نیاز به مدیران با تجربه کار آزموده و مشرف به حوزه فرهنگ و هنر می باشد. و در نهایت اینکه مدیران حوزه های فرهنگ و هنر باید از بین فعالان این عرصه یا دانش آموختگان این حوزه و البته با مشورت اهالی فرهنگ و هنر انتخاب شود.اتفاقی که اصلا نمی افتد و این همان پاشنه آشیل مدیریت فرهنگی استان است.
۲-علیرغم اینکه وزارت ارشاد همیشه باید حامی هنرمندان و فعالیت های هنری در سراسر ایران باشد، متاسفانه بعضی اتفاقات بخصوص در حوزه تعیین مدیران ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان ها عملا فعالیت های فرهنگی هنری را در شهرستان ها به چالش می کشاند. نمونه اش اصرار های بی مورد بر ماندن مدیران معرفی شده بر مسندشان علیرغم عدم بازدهی است. طی هشت سال گذشته به علت هماهنگی وزارت ارشاد با استانداری بوشهر در تعیین مدیرکل ارشاد شاهد ضربات جبران ناپذیری در حوزه فعالیت های فرهنگی هنری در استان بوشهر بودیم که دودش هم به چشم هنرمندان رفت.
۳-حوزه های فرهنگی را باید با نگاه فرهنگی و هنری رصد و مدیریت کرد. یقینا نگاه سیاسی به حوزه فرهنگ بخصوص در تعیین مدیران سازمان های فرهنگی ضربات جبران ناپذیری به این حوزه وارد خواهد نمود. که از جمله آنها می توان به حاشیه راندن نخبگان فرهنگی و هنری، سرخوردگی هنرمندان، عدم تمایل هنرمندان به تولید آثار فاخر و در نهایت رکود در فعالیت های فرهنگی و هنری اشاره نمود.یقینا مدیریت کلان استان، گره بسیاری از مشکلات حال حاضر فرهنگ و هنر استان را می تواند در اتاق های فکر فرهنگی و حلقه های مشورتی با حضور نخبگان فرهنگی و هنری به دست خود فعالان این عرصه باز کند.
۴-یکی از مشکلات مهم حوزه مدیریت فرهنگی کمبود بودجه های فرهنگی در ادارات ارشاد شهرستان ها و البته نبود شفافیت در این حوزه است. اتفاقی که عملا هنرمندان را به دلیل عدم حمایت کافی، کاملا از مجموعه فرهنگ و ارشاد اسلامی مایوس و نا امید نموده است. در این بین عدم تعیین ردیف بودجه خاص برای انجمن های مختلف هنری در سراسر استان این تشکل ها را به تعطیلی کشانده است.
۵-تجربه نشان داده مدیریت مردم و تشکل های غیر دولتی همیشه استقبال بدنه جامعه را در پی داشته است. از این تجربه باید در مدیریت فرهنگی و هنری استفاده نمود. یقینا سپردن امور به دست خود هنرمندان نه تنها در انتخاب مدیران لایق و شایسته برای مدیریت سازمان های فرهنگی به مدیریت کلان استان و وزارت ارشاد کمک خواهد نمود بلکه خمودگی فعلی و رکود حاکم بر حوزه فرهنگ و هنر استان را تبدیل به فرصتی جهت توسعه فرهنگی وایجاد نشاط خواهد کرد.
انشالله
