شما اینجا هستید

یادداشت اول » دلهایمان را آئینه باران کنیم /فقط یک پنجره کافیست تا لبخند برگردد

محمدجواد جعفری همت- صدای بندر :سلام عیدتون مبارک دلتون شاد و روزگار به کامتان انشاالله.
نوجوانی بیش بودم که با اشعاری محلی آشنا شدم لهجه ای دلسجب و صمیمی و دل هر کس را به وجد شعف وادار می کرد اگر چه این اشعار رگه هایی تلخ وگزنده داشتند اما همین که به گویش محلی بندرم بود به قول معروف عامه پسند و دوستداشتنی بود. اصلا برایم مهم نبود سراینده ی این ابیات چه کسی است فقط دائما دنبال سریال این شعرها بودم و تازه های آن را دنبال می کردم و کمتر شعری بود که از این شاعر با نام ایرج شمسی سراییده می شد و من ازش بی خبر می ماندم و تقریبا اکثرا را از بر داشتم و حتی گاهی در مجالس و محافل دوستانه برای حاضرین می خواندم . شعرهایی که مرا با خود به ناکجاآباد عشق و سرزمین های دست نیافتنی خیال و خاطرات می برد شعرهایی که به نوعی سند و شناسنامه ی گویش و فرهنگ بندرم بود و از طرفی سرشار از عاشقانه هایی ظریف که برگرفته از روح شعر ایرانی و ضمیر خود شاعر بود.سال های سال من با این بیت ها زندگی گذراندم تا وقتی که این اشعار ذوق کمرنگ خودم را نیز جلایی داد تا گاهی برای تسکین آلام دل، دست به قلم شده و چیزهایی بنویسم حال یا در زمینه محلی یا کلاسیک. هنوز که هنوز است آن شعر ها را که کمتر بوی سیاست می داد و بیشتر دلم را آرام می کرد را زمزمه می کنم و گاهی در خلوت شاعرانه ای غزلواره هایی از اشک می سرایم به یاد تمام روزهای تلخ و شیرین بندرم که هرگز نمی توانم آن را بدون اشعار شمسی زاده تصور کنم.
هنوز غاچ برنجوکی خشه و هنوز وقتی سال نو می شود دلم یار نو ایخه و هنوز نمی رسه داد فقیرل و امیرل….
در ایام نوروز در محفلی از دوستان بوشهری شنیدم روایی خاطرات بندریم با همان گویش محلی اش بیمار است دلم گرفت حالم بد شد و خلقم تنگ . اول از اینکه چرا غافل شدم از احوال صاحبان اصلی عبدامام کشک خشکو و دم طاق و بندرم دوم اینکه ادیبی آن هم در کسوت شاعری و آن هم محلی سرایی خوش ذوق و قریحه و از همه مهمتر باسواد که به نوعی زبان گناوه ای را پاسداری و حمایت می کند دچار بیماری شده که امیدوارم هر چه زودتر رخت عافیت بپوشد. شاید در سال نو این خبر خوبی نبود برای ما گناوه ای ها ولی امیدوارم عاقبتش خیر و خوشی باشد. از اینکه دوستان را ادب و علاقه مندان به سرزمین گرم و محبت خیز گناوه ام چندی پیش
برای این بزرگوار محفل و مجلسی تحت عنوان تقدیر و بزرگداشت ترتیب داده بودند نیز جای سپاس و تشکر دارد و باید خوشحال بود از اینکه هنوز هم بندری های خونگرم قدر شناس ادبا و شعرا و بزرگان و موی سپیدان هستند و دل
درگرو فرهنگ این بندر همیشه صمیمی دارند. مهم نیست سلیقه و خط سیاسی ومشی فکری ما چقدر به هم نزدیک است مهم این است که احترام به بزرگان واحترام به اهل قلم و اهل ادب رعایت شود و نهادینه گردد. منم فارغ از هرگونه اعمال سلیقه و ابراز خط خطوط برای شاعر و ادیب شهرم جناب آقای شمسی زاده از خدای منان آرزوی سلامتی و صحت دارم. و آرزو می کنم سال ۹۳ سالی سرشار از موفقیت ها محبت ها مهربانی ها قدرشناسی ها صمیمیت ها در گناوه ی همیشه مهربانم باشد. آرزو می کنم امسال دلهامان آیینه باران و محبت خیز باشد و جوانان شهرم طعم سربلندی و پیروزی و خوشبختی را زیر سایه
بزرگترها در پناه یزدان توانا و عنایت حضرت ولی عصر (عج) بچشند .

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

خبر بندر | بندرگناوه، بندر دیلم، بوشهر