امیدوارم اینبار نماینده فراموش نکند !
ضرغام خرمی
خبر بندر:: هفته گذشته پر از سوژه برای نوشتن بود. ساعت ۴و نیم صبح روز جمعه یازده اسفندماه سال هزار و چهارصد دو ، هوا گرگ و میش بود که خودم را به درب فرمانداری گناوه رساندم . افراد زیادی با تیپ ، قیافه و سن و سال مختلف در آن تاریکی مثل من منتظرند تا وارد حیاط فرمانداری شوند .
پس از طی کردن تشریفات اداری و تحویل گرفتن صندوق رای، به اتفاق سرتیم انتظامی و عضو نظارت ، خودمان را مثل تیر آرش کمان گیر که از چله رها شود به حسینه ابوالفضل العباس سربست رساندیم تا مقدمات برگزاری انتخابات را فراهم کنیم ساعت شش صبح پس از آشنایی اعضا با هم ، کار مقدماتی انجام شد ساعت ۸ صبح بود که کار اخذ رای کلید خورد. در ایامی که عده ای شبها گرسنه میخوابند و عدهای هم نان بخور و نمیر خود را در سطلهای زباله جستجو میکنند. جوانهای زیادی که شب و روز تلاش میکنند ولی نمیتوانند هزینه ازدواج خود را فراهم کنند یا سرپناهی داشته باشند تا بتوانند ازدواج کنند . دوباره پیر ، جوان ، زن و مرد آمده بودند تا دست به انتخاب بزنند ، به امید فردای بهتر ، حمایت و وفاداری به حاکمیت را ابراز نمایند ، در بین جمعیتی که به شعبه آمدند پیرمرد عصا زنان فاصله حیات حسینه تا کنار صندوق با کمک پسرش نزدیک به ۱۰ دقیقه طی کرد ، پیرمردی که پایش مصنوعی بود، پیرمرد و پیرزن بیماری که داخل ماشین تا دم در حسینه آمدند و عوامل اجرایی به آنها کمک کردند تا بتوانند در این حماسه سهمی داشته باشند. . بعضی از هواداران چنان هیجان زده بودند که در دو تعرفه رای نام کاندیدای مورد نظرشان را نوشته بودند همه اش به این فکر می کردم که نکند نماینده مجلس دوباره یادش برود که مردم با همه گلایه و سختی آمدند .
نیروهای انتظامی و امنیتی که بصورت محسوس و نامحسوس شعبه و خیابان اطراف را رصد می کردند. اجازه شیطنت به کسی نمی دادند. تا انتخابات در کمال آرامش برگزار شود برای ما مسولیت چند ساعته حساس بود .
پ ن : برخی از کاندیدا که دست به دعا، در رویای رسیدن به صندلی سبز بهارستان بودند . امیدوارم فشارشان نیفتاده باشد اخه خیلی نقشه ها داشتند.
برای ما که فرقی نداشت چپ ، راست ، کوتاه و بلند ، برنده شود امید داشتم که فردی شایسته، که بتواند از منافع ملی و حوزه انتخابیه دفاع کند به مجلس برود. اهل سازش و منفعت طلبی نباشد .
ضرغام خرمی