چرا با این روز به عنوان روز گناوه موافق نیستم
غلامحسین دریانورد
خبر بندر: بیشک روز دوم فروردین که با سالگرد شهادت ۱۷ تن از جوانان ایثارگر شهرستان گناوه مصادف است و با احتساب کسانی که که یک روز قبل و دو سه روز بعد از آن به شهادت رسیدهاند، تعداد این شهدا به ۲۴ تن میرسد، نه تنها روزی مهم در تاریخ گناوه است بلکه شاید مهمترین روز تاریخ این شهر میباشد.
و گویا شورای عمومی فرهنگ شهرستان گناوه این روز تاریخی را به عنوان روز گناوه انتخاب و اعلام کرده است.
اما بنده به عنوان کسی که بیشترین تلاش را در زمینه معرفی شهدای شهرستان گناوه به شکل کتاب داشته است و حتی با همین موضوع نمایشنامه نوشته و چاپ کرده است و شعر سروده است و فعال فرهنگی بوده است و با بسیاری از این عزیزان دوست و در این عملیات و عملیات قبلی همرزم بوده است و حدود ۳۰ سال سابقه رسمی روابط عمومی دارد و با کمک دوستان ده دوره جشن فرهنگ گناوه برگزار کرده است با تعیین این روز به نام روز گناوه مخالفم. چرا؟ به دلایل زیر:
۱: اگر فرض بگیریم که مثل همه شهرهای که روزی را به عنوان شهر خود انتخاب کردهاند و در این روز و روزهای منتهی به آن را گرامی داشته و به همین مناسبت برنامههای فرهنگی و هنری تدارک دیده و با کمک شهروندان به خصوص فعالان فرهنگی و هنرمندان و…این برنامهها را برگزار میکنند و اگر فرص بگیریم مثلا این برنامهها عبارتاند از: مسابقات فرهنگی و ورزشی، همایشهای تاریخی و فرهنگی ، نمایشگاه عکس و کتاب و و شبهای شعر و موسیقی و… چگونه میتوان این برنامهها را که هر کدام تدارک و برنامهریزی ویژهای میطلبد در این ایام انجام داد ایامی که حداقل دو روز قبل و سه روز بعداز آن تعطیل رسمی است و حتی افراد ستاد برگزاری این روز را نمیشود با جان و دل برای اجرای این برنامه وا داشت چه برسد به دهها نفری که قرار است در این هفته، هر کدام بنا به تخصص و حرفهای که دارند نقشآفرینی کنند.
۲: گناوه در این روز و روزهای قبل و آتی آن به شدت شلوغ و پر ترافیک است و این فضا سنگین اجازه هیچ کار فرهنگی موثری نمیدهد. و مثل گردابی میماند که همه چیز را در خود میبلعد و در خود گم می کند. حتی انبوه بنرها و پوسترهای تبلیغی که احتمالا در نظر گرفتهایم.
۳: این ایام و این شلوغی همانطور که تجربه داریم مناسبتهایی حتی مثل محرم و رمضان را نیز در خود حل میکند. و احتمالا پارادوکسی عجبیب را بین اهداف ما در گرامیداشت این روز و برنامههایی که خودجوش و بدون برنامه قبلی در جای جای این بندر برگزار می شود، به وجود میآورد.
۴: همانطور که گفتم بر اساس جستجوهایی که انجام دادهام و کتابی با این موضوع با عنوان “دبیرستان ماه” در دست تالیف دارم و در آن به این عملیات و شهدای این عملیات پرداختهام و با توجه به روز شماری از روزهای مهم گناوه تهیه کردهام، این روز و بزرگداشت هر ساله آن بسیار مهم و شاید مهمترین باشد.
اما پرسش بنده از مسئولین محترم و مدیران فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی شهر و نهادهای ذیربط و … این است که در این ۴۳ سال که از شهادت این عزیزان میگذرد، تا کنون چه کار و فعالیت موثری برای پاسداشت این روز و معرفی این شهدا کردهاند. به جز برگزاری اردوهای راهیان نور و بازدید از محل شهادت این عزیزان چه اقدام موثر و مانایی انجام دادهاند؟
آیا کتابی در این باره تالیف شده است؟
آیا تندیس و مجسمهای در خور شان این روز به یاد این عزیزان ساخته و نصب شده است؟
آیا فیلم مستند و یا داستانی ساخته و اکران شده است؟
آیا نمایشنامهای با این موضوعها روی صحنه رفته است؟
آیا مجموعه عکس و یا نمایشگاه عکسی در این چهل و اندی سال منتشر شده و یا برگزارشده است؟
آیا مسابقهای فرهنگی و یا ورزشی با این عنوان برگزار شده است؟
البته مردم این بندر و خانوادههای محترم شهدا خو در طی این چهل و اندی سال به شکل خودجوش و هنگام سال تحویل یعنی تقریبا کمتر از یک روز مانده به سالگرد این شهدا به شکلی مطلوب و هماهنگ با سنتها و آیینهای نوروزی مراسم گرامیداشت و پاسداشت این پاکباختگان را برگزار کردهاند و میکنند.
۵: همانطور که احتمالا بدانید تعیین روز یک شهر بر اساس یک رویداد خاص بیشتر بهانه است برای پرداختن به معرفی فرهنگ و تاریخ آن شهر، نه لزوما برای معرفی و گرامیداشت آن روز خاص، مثلا ۱۸ اسفند که مصادف است با تأسیس دبیرستان سعادت به عنوان روز بوشهر که همانطور که شاهدیم به تنها چیزی که کم پرداخته میشود، همین دبیرستان سعادت است. در صورتی که من نوعی نمیخواهم این روز هم یعنی دوم فروردین سالگرد شهادت شهدای فتح المبین در روز گناوه و برنامههایی که به همین مناسبت برگزار میشود، گم شود.
۶: بنده منکر خیر خواهی و نیت خیر عزیزانی که این روز را به عنوان روز گناوه انتخاب کردهاند نیستم اما حس میکنم باید در این باره درنگ بیشتری میکردند تا حق این شهدا و عزیزان جانباز و آزادهای این عملیات بودند به درستی ادا شود
بنده نوعی معتقدم این روز باید به تنهایی خود به عنوان نماد ایثار و دفاع جانانهی مردم گناوه در طول هشت سال جنگ تحمیلی بماند و انتطار دارم با بزرگداشت هر ساله این روز به یاد همه شهدای گرانقدر و عزیزان ایثارگر و رزمنده بود. و البته در طول سال نیز با برنامهریزی و تعیین بودجهای، آثاری مانا در گرامیداشت این روز خلق کرد. من پیشنهاد میدهم که هر ساله روز و یا هفتهای در بازه زمانی ۲۲ اسفند که در تقویم ملی به عنوان روز بزرگداشت شهدا نامگذاری شده است و ۲ فروردین که مصادف با سالگرد شهدای فتح المبین است به نام دهه بزرگداشت شهدا و ایثارگران شهرستان گناوه برگزار کنیم. و به بهانه همین روز به تکریم و پاسداشت بیش از دویست شهید این بندر و همچنین صدها جانباز و آزاده و هزاران رزمنده این خطه بپردازیم.
۷: حرف دراین باره بسیار است اما شاید بپرسید پس شما چه پیشنهادی برای این روز دارید.بنده به وسع خودم در این باره فکر کردهام و با توجه به اینکه دمای هوا در حداقل شش ماه اجازه نمیدهد برنامههای فرهنگی به نحو مطلوب برگزار شود، و از آنجایی که گفتم تعیین رویدادی برای این روز فقط بهانه است که ما به معرفی و شناخت فرهنگ و تاریخ این بندر بپردازیم و … این چهار بازه زمانی را برای روز گناوه پیشنهاد میدهم:
الف: بازه اول تا هفتم خرداد که مصادف است با دوم خرداد روز انتقال بخشداری به گناوه و به رسمیت شناخت شهریت آن و همچنین روز سوم خرداد روز مقاومت و ایثار و پیروزی
ب: بازه بیستم تا سیام آبان. ۲۰ آبان روز تاسیس شهرداری و شهادت ۳ تن از شهدای گناوه و ۳۰ آبان ۱۳۵۷ روز به یادماندنی و پر هیجان در دوران انقلاب
ج : بازه ۲۹ دی تا ۸ بهمن. ۲۹ بهمن، روز تاسیس فرمانداری در گناوه و ۸ بهمن ۱۳۵۷ تجمع بزرگ مردم استان بوشهر در گناوه در دوران انقلاب
د: بازه ۱۰ تا ۱۷ اسفند به علت هوای بهاری و بسیار مناسب گناوه البته لازم به یادآوری است که در اسفند ما این شهرستان ۱۲ شهید داده است و تقریبا بیش از ۵۰۰ نفر در این ماه به جبهه اعزام شدهاند که همین شهدای فتح المبین نیز از جمله این رزمندگان بودهاند که در این ماه به جبهه اعزام شدهاند.
در پایان عرض کنم که اگر چه من خود را در جایگاهی نمیبینم که پندی بدهم و نصحیتی بکنم اما دوستدارم این بیت از سعدی را برای خودم زمزمه نمایم:
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال