شما اینجا هستید

یادداشت اول » باز هم ببار،بازهم بشور،بازهم بزن

 

دمت گرم خدا؛خیلی کارت درسته، خیلی به موقع بود.بارون این یکی دوروزه رو میگم،خداییش خیلی چسبید؛از بس بارون ندیده بودیم،دیگه داشت فراموشمون می شد که اصلا بارونی هم وجود داره،خودت میدونی که همه ی دلخوشی ما نزول رحمتته وبارش بارون، روزهای پیش از این چشمهای زیادی به آسمون بودودست های زیادی به تمنای نزول رحمت تو قنوت گرفتندوخیلی ها هم راه قبله ی دعا را پیش گرفتندتا…
دمت گرم که نا امیدشون نکردی خدای مهربون من ….
باور میکنی خدا ؟دیشب تا حالا حال هممون خوب شده،از کشاورز وجاشو گرفته تا کاسب وکارمند، والبته آن بچه هایی که مدرسه هایشان تعطیل شد. حتی آن جاشوهایی که لنجشان در دهنه خور در زیر باران غرق شده بود هم دستشان به آسمان بود. اصلا باران که بیاد حال همه خوب میشه،خوبِ خوب.
دیشب همه زیر بارون بودن،هیچ کس بعد از رحمت تو دنبال سرپناه نبود،خودم دیدم، حتی کوچکترها هم ذوق زده زیر باران بازی می کردندو جوانترهایی که زیر باران جشن گرفته بودندجشن چتروجشن شُکروجشن آرزو…..
راستش را بخواهی خودم هم کلی زیرباران راه رفتم.عجب حالی داد!
خدای عزیز ممنونیم از اینکه امسال هوای ما رو داشتی و بارون رو از اینجا شروع کردی؛ولی خدایی بعد از این هم هوای مارو داشته باش،زمینای اینجا تشنگیشون چند ساله است.بی بهانه باریدن راآغازکردی وبی بهانه سبزی وبهارراروانه دلهامان کن…/محمدمظفری

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

خبر بندر | بندرگناوه، بندر دیلم، بوشهر