چرا رسیدن به توافق جامع بین ایران و ۱+۵ دشوار است؟
صدای بندر- حمید احمدی:شاید تحولات عراق و پیشروی های برق آسا و مشکوک داعش در مناطق شمالی این کشور و شگفتی های هر روزه جام جهانی فوتبال در برزیل توانسته باشد تحولات اوکراین و سوریه را حداقل برای چند صباحی از صدر توجهات ایرانیان خارج کند ولی قطعا نمی تواند ما را به آنچه این روزها در وین می گذرد و گذشته است غافل کند.
تیم مذاکره کننده هسته ای ایران زیر سایه سنگین تحولات عراق و جام جهانی فوتبال مذاکرات فشرده و هر روزه ای را با نمایندگان شش قدرت جهانی پیش می برند. آنچه که از این مذاکرات از دو طرف شنیده می شود عمدتا حول سه محور اصلی است: «اراده طرفین به پایبندی به مذاکرات حتی در صورت لزوم تمدید آن برای یک دوره شش ماهه دیگر»، «عمیق بودن اختلافات» و «امیدواری به آغاز نگارش متن توافق جامع در این دور از مذاکرات». هر سه عنصر نشان می دهد طرفین آشنایی کامل به مواضع، انتظارات و محدودیت های طرف مقابل دارند.
اکثریت کسانی که دستی بر آتش مذاکرات بین المللی (بویژه در موضوعات بسیار حساسی مانند موضوعات خلع سلاحی که ارتباط مستقیمی به امنیت ملی کشورها پیدا می کند) دارند اذعان می کنند که تنها چیزی شبیه به «معجزه» می تواند طرفین را تا ۲۰ جولای ۲۰۱۴ (۲۹ تیر) به توافقی بر روی تمام اختلافات و نگارش کامل و نهایی متن توافق جامع برساند. بهمین خاطر است که هر دو طرف تلاش دارند موضوع تمدید احتمالی مذاکرات برای یک دوره شش ماهه دیگر را برای افکار عمومی داخلی و بین المللی عادی جلو دهند.
حال این پرسش وجود دارد که چرا رسیدن به توافق جامع بین ایران و پنج بعلاوه یک تا این میزان دشوار به نظر می رسد که چیزی شبیه معجزه باید در میان باشد تا بتوانند در فاصله کمتر از یک ماه باقی مانده به آن برسند. به نظر می رسد تمام دشواری های این مذاکرات به دو موضوع بسیار تعیین کننده و حیاتی برای طرفین مذاکرات برمی گردد. در واقع «توافق جامع» محصول این دو موضوع خواهد بود:
الف) داشته ها:
هر دو طرف (ایران و پنج بعلاوه یک) به پشتوانه «داشته» های خود از سالهای گذشته پا به این مذاکرات گذاشته اند. داشته هایی که بسته به منظر هر یک از طرفین حائز دو وجه «تهدید» و «فرصت» اند و برای ایران و پنج و بعلاوه یک می تواند به عنوان چماقی بر سر طرف مقابل باشد. «داشته» هایی که به اندازه کافی توان پافشاری بر مواضع و انتظارات را برای هر یک از طرفین در مذاکرات ایجاد کرده است.
از یک طرف (برای پنچ بعلاوه یک) «تحریم های وسیع و چند لایحه» که مشروعیت خود را از قطعنامه های شورای امنیت گرفته اند (و برای بسیاری از کشورها آنقدر اهمیت دارند که نتوانند به سادگی از اجرا و پایبندی به آنها شانه خالی کنند) قرار دارد. تحریم هایی که به ادعای بانیان آن انتظارات و اهداف اولیه ناشی از وضع آنها را تامین و کارایی لازم را نشان داده است. پنج بعلاوه یک به دنبال آن است که حداکثر استفاده را از تحریم هایی که پایه گذاری کرده ببرد. تحریم هایی که به جزئی از ساختار معادلات و ارتباطات تجاری و سیاسی جهان تبدیل شده اند ولذا پنج بعلاوه یک به سادگی حاضر به از دست دادن آن نیست و از آن به عنوان برگ برنده ای یاد میکند که نمی خواهد از بهره برداری هایی که می تواند از آن بکند، غافل شود.
در نقطه مقابل، ایران نیز در برنامه هسته ای خود به پیشرفت ها و نقاطی رسیده که بتواند به اندازه کافی نگرانی را در نقطه مقابل (در سطح بین المللی و منطقه ای) ایجاد کند و آنها را وادار کند که برای عدم پیشروی بیشتر ایران در برنامه هسته ای خود، انتظارات و ملاحظات این کشور را در مذاکرات مورد توجه قرار دهند و بپذیرند که ایران نیز به اندازه کافی ابزار لازم برای تاثیرگذاری بر روی مذاکرات را در اختیار دارد. ایران نیز نمی خواهد به سادگی از آنچه در اختیار دارد دست بردارد.
قطعا” هیچ یک از طرفین «داشته» های خود را قربانی «خوش بینی»، «اعتماد»، «حسن نیت» و «اراده» طرف مقابل نخواهد کرد.
ب) تغییر ناپذیری (یا برگشت ناپذیری)
موضوع دومی که بر «توافق جامع» تاثیر مستقیم دارد «تغییرناپذیری» (و یا به عبارتی برگشت ناپذیری) داشته های طرفین بعد از حصول به توافق جامع است. طرفین باید اطمینان پیدا کنند که تحولات سیاسی آینده در کشورهای طرفین اصلی مذاکرات (ایران و آمریکا) آسیبی به توافق جامع و اهداف آن نخواهد زد.
اقدامات طرفین در «توافق جامع» باید آنقدر دقیق، مطمئن و شفاف باشد که اولا طرفین بتوانند (تدریجا و یا دفعتا”) از داشته های خود بگذرند و از هر آنچه که طی سالهای اخیر به دست آورده اند چشم پوشی کنند و وضعیت را در هر دو سو حداقل به وضعیت پیش از ارجاع پرونده ایران از آژانس به شورای امنیت برگردانند . دوم اینکه اطمینان کافی، عملی و قوی برای هر دو طرف ایجاد شود که «توافق جامع» می تواند حداقل برای یک دهه (فرض نگارنده است) آینده طرفین و جامعه بین المللی را مطمئن کند که هیچ یک از طرفین امکان ( و نه تنها اراده) بازگشت به نقطه امروزی (از منظر داشته ها) را (حداقل به صورت فوری) پیدا نخواهند کرد و این می تواند مهمترین مانع برای رسیدن زودهنگام و سهل به توافق جامع باشد.
سخن پایانی:
توافق جامع بین ایران و پنج بعلاوه یک – در صورت حصول – می تواند یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین توافقات خلع سلاحی موثر بر معادلات منطقه ای و بین المللی حداقل در یک دهه اخیر نام بگیرد. رسیدن به چنین توافقی قدر مسلم دشواری های خاص خود را داشته و مستلزم صبر و اراده طرفین برای اعتماد سازی و اطمینان بخشی به طرف مقابل است که به نظر می رسد علی رغم فشارهای درونی و بیرونی برای طرف های اصلی آن، در بین آنها وجود دارد.
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -
بإسلام و خسته نباشید، احتراما به استحضار میرساند که جناب أقای حمید احمدی کارمند اداری وزارت أمور خارجه جمهوری إسلامی می بأشد، و بهیچ عنوان أیشان رتبه سیاسی و دیپلماتی طبق أیین نامه داخلی وزارت أمور خارجه نمی باشند،،