غلامحسین دریانورد -صدای بندر -کریم سال های جوانی اش را سخاوتمندانه به بندر و شهروندانش بخشید
راستش وقتی قرار شد برای جناب آقای نیسنی یاداشتتی بنویسم دستم به قلم نمی رفت. فکر می کنم چه چیزی باید بنویسم که در شان ایشان باشد و بتواند یک ذره ارادات منی که زادگاهش را دوست دارد به ایشان ادا کند. کسی که دست سرنوشت او را به این گوشه جهان یعنی گناوه انداخته بود تا بتواند با قلم و دوربین و فعالیت های مطبوعاتی و اجتماعی خود در معرفی این بندر بکوشد و کاری کند که حالا حالا ها باید از او تجلیل کنیم و از تلاش های او قدردانی نماییم.
کریم اگر چه در ظاهر آرام و ساکت می نماید اما درونی پر غوغا دارد و پر جنب و جوشش است این را می توان از عکس های که گرفته و یاداشت های که نگاشته و قصه های که تعریف کرده دریافت . گاهی در عکسی او را در کنار تیم شاهین دهه پنجاه گناوه می بینی وگاهی در عکس او در کسوت یک خبر نگار است و در تصویری دیگر او در لباس رزمندگی است.گاهی او برایمان از بی بی مریم می گوید. گاهی زبان طنز پیشه می گیرد و باپیر را به ما معرفی می کند. زبا ن وقلم خاطره گوی او مثنوی هفتاد من کاغذ می شود . وقتی قرار است با زبان عکس و سند با تو از گذشته ها به خصوص از گذشته گناوه بگوید تبدیل به گنجینه ای بی بدیل می شود. گنجینه ای سخاوتمند که درش به روی همه باز است بی جهت نیست که نام او کریم است. او با روی گشاده و قلبی پر مهر دوست دارد به تو کمک کند چه یک پژوهش گر باشی چه یک دانش آموز. او از کمک کردن به دیگران خوشش می آید و واقعا از آن لذت می برد .به من که در کارهای فرهنگی و پژوهش های که داشته ام بسیار کمک کرده است. از سال پنجاه وهشت که قرار بود نمایشگاهی به مناسبت اولین سالگردپیروزی انقلاب برپا کنیم تا سال نود که با حضور و کمک ایشان و دوستان دیگر توانستیم دومین جشن فرهنگ گناوه را برگزار کنیم.
نمی دانم تا کی باید این چهره های دوست داشتنی در روزمرگی های ما فراموش شود و قدر دان آن ها نباشیم
ما بدیل کریم را نمی توانیم پیدا کنیم کسی که یک تنه با یاداشت های جذابش غبار از چهره یک بندر قدیمی را بر می دارد با ما از تاریخ معاصر این شهر می گوید.
گفتم که کریم مانند اسمش سخاوتمند بود و سخاوت یعنی بخشیدن بیشتر از توان .
و کریم سال های جوانی اش را سخاوتمندانه به این بندر و شهروندانش بخشید در زمانه ای که ما در گیردار بازار و دریا و لنج و گمرگ و این قضایا بودیم
آری جا دارد کریم همیشه مثل یک دوست در خاطرمان باشد
وتندیس سخاوت و جوانمردی او در دلمان نصب کنیم. جبران خلیل جبران چه زیبا میگوید :
به روزگار شیرین رفاقت سفره خنده بگسترید ونان شادمانی تقسیم کنید .به شبنم این بهانه های کوچک است که در دل سپیده می دمد و جان تازه می شود.
تجلیل از عبدالکریم نیسنی تجلیل از رفاقت است. تجلیل از جوانمردی و فرهنگ دوستی