سید محمد کاظم شمس:جمعه ۲۰ تیرماه برنامه شناسنامه شبکه ۳ گفتگویی داشت با حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی که اینجا قابل ملاحظه است.
طبق معمول برنامه های صداوسیما که گویا بدون حاشیه ای صریح یا کنایه به آیت الله هاشمی رفسنجانی، امکان انجام برنامه فراهم نیست؛ و این مسئله نشان می دهد که چه مقدار ایت الله ذهن برنامه ریزان صداوسیما را اشغال کرده که لحظه ای از تخریب ایشان فروگذاری نمی کنند.
اما دو مطلب مهم در سخنان اقای خاتمی بود که خیلی سریع از کنارش گذشت.
اول این که با انتقاد از مسئولین دولت فعلی، در حالی که کاملا خویشتن دارانه مصائب سخت و پشت پرده خسارات ۸ ساله را صبورانه بیان نمی کنند، با این تعبیر انتقاد کرد: که به گونه ای سخن می گویند که گویا ویرانه شاهنشاهی تحویل گرفته اند. می دانیم اگر اقتضا و امکان می بود که دولت فعلی از خساراتی که دولت گذشته به سر کشور اورد و فرصت هایی که از انقلاب گرفت این چنین سخن نمی گفت . به علاوه هیچ اشاره ای نکرد که ایا حتی یک بار سراغ دارد وقتی دولت قبل تمام تلاش های تمام دولت های قبل از خودش را زیر سوال برد خصوصا در شب ۱۴ خرداد ۸۸ در مناظره کذایی که مورد عتاب رهبری در سخنرانی ۲۹خرداد هم قرار گرفت و گویا تمام دولت های قبل منحرف بوده اند و او ان را به ریل انقلاب بر گردانده.
جناب خاتمی این اجماع مرکب را که در این برنامه اشاره کرد، هیچ گاه به او یاداوری نکرد که این نوع سخن گفتن انقلاب را زیر سوال می برد. مسئله ای که به همین دلیل، مانع بیان آن شده که دولت فعلی خسارات وارده به کشور را باز کند تا مردم ملموس به عمق خسارات پی ببرند.خساراتی که حداقل آن، به هم انداختن تمام جریانهای سیاسی کشور بود که اگر دشمنان خارجی هرچه تلاش می کردند، نمی توانستند این مقدار توفیق یابند. تا خسارات فرهنگی و اخلاقی و اقتصادی و سیاسی و سیاست خارجی و…
مطلب دوم: خبرنگار سوال کرد که ایا از حمایت احمدی نژاد پشیمان نیست؟ وی در جواب این حقیقت را گفت که در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ به احمدی نژاد رای نداده و خبرنگار احتمالا چون دیدگاه وی را نمی دانست سوال نکرد که به چه کسی رای داده و چرا به احمدی نژاد رای نداده.
این عبور وی از توضیح مطلب مرا به خاطره ای از ایشان انداخت مربوط به زمستان ۱۳۸۳:
در آن زمان که هنوز در مسئولیت بوستان کتاب بودم، و به دلیل دغدغه ای که برای انتخابات در پیش رو(خرداد۱۳۸۴) بود، معمولا از مولفان آثار که مطلع از جریانهای سیاسی بودند، در ضمن مراجعه برای اثارشان به دفتر کارم، تلاش می کردم از اوضاع سیاسی و دیدگاهشان مطلع شوم. ایت الله دکتر احمد بهشتی، ایت الله رسولی محلاتی و… از آن جمله بودند که دیدگاه شان را در آن ایام شنیدم.
در همان زمستان ۱۳۸۳ روزی جناب خاتمی که برخی از کتابهایش در بوستان کتاب منتشر شده بود، برای پیگیری آن مراجعه کرد. ایشان همیشه از ارتقای بوستان در آن دوران، تجلیل می کرد و از آن موسسه و رشدی که پیدا کرده بود، به کارتل بزرگ کتاب یاد می کرد….
از ایشان هم سوال کردم که جریان های تاثیرگذار کدام اند؟ ایشان از اعضای فعال در حوزه سیاسی در جامعه مدرسین بود. می خواستم بدانم که آن جامعه و جناحی که ایشان با آن مرتبط بود چه نظری نسبت به ریاست جمهوری ایت الله هاشمی رفسنجانی دارند. چون در آن موقع گرچه از تعبیرات ایشان می شد حدس زد که نظر موافقی نسبت به آیت الله ندارند، اما تا آن موقع هیچگاه صریح علیه اقای هاشمی سخنی نگفته بود.خصوصا انکه در دوران اصلاحات بود و بی مهری هایی که جریان افراطی اصلاح طلب علیه اقای هاشمی داشت، جریان اقای سیداحمد خاتمی، دفاعی هم از اقای هاشمی نمی کردند! با این که در دوره ریاست جمهوری اقای هاشمی هم از ایشان تجلیل می کردند و هم زیاد بهره برده بودند…
ایشان در پاسخ به این که نظر جامعه نسبت به ریاست جمهوری آقای هاشمی چیست؟ ابراز کرد که هنوز مسئله ای طرح نشده، و اضافه کرد اما از فرمایشات آقا ما چنین استفاده می کنیم که نظرشان نسبت به فردی جوان تر است….
چون پاسخ خود را نسبت به جریان همسوی ایشان دریافت کرده بودم، و از طرفی فرد شاخصی در جناح مقابل اصلاح طلبان وجود نداشت، لذا پرسیدم “آبادگران جوان” چه؟ آیا نظری نسبت به آنها نیست که مورد حمایت قرار گیرند؟
ابادگران جوان جریانی بود که گروهی با سرگروهی برخی چهره ها… توانستند تعدادی از چهره های جوان و بدون سابقه سیاسی در آن روز کشور را برای شورای شهر تهران با عنوان آبادگران جوان مطرح کنند و توانستند اکثریت را به دست آورند و همین جریان، احمدی نژاد را شهردار تهران کرد….
تا تعبیر کردم ابادگران جوان. ایشان با تندی جواب داد هرگز. آبادگران جوان، حزب مشارکت این طرف است. آنان اعتقادی به روحانیت ندارند و فقط قصد مطرح کردن خود را دارند.
مقداری آرامش یافتم و مسرور که امثال ایشان که معمولا مواضع تند داشت، نسبت به این جریان تازه، دیدگاه روشنی دارد.
با آنچه پیش آمد و احمدی نژاد رییس جمهور شد، طبیعی بود که ایشان را ناراضی می دانستم.
بیش از ۶ ماه از انتخابات گذشت به مناسبت محرم سال ۸۴ دولت وی در ادامه کارهایی که در ایام شهرداری کرده بود با سفارش ۵ عنوان کتاب از کتاب های بوستان کتاب، در شمارگان هر کدام ۳۲۰۰۰ نسخه سفارش داد که ظرف یک هفته انجام شد. اما متاسفانه بعد از دریافت و توزیع در میان هیئات مذهبی، برای پرداخت وجه آن تخفیف را مقدار معمول یعنی ۳۰% را به ۵۰% الزام کردند که من قبول نکردم. یکی از این ۵ عنوان، کتاب عبرتهای عاشورای ایشان بود.
ایشان ضمن تشکر از این اقدام که به موقع انجام شده و ۳۲۰۰۰ نسخه از کتاب ایشان و مشکلاتی که در مسیر انجام بود… ابراز کرد که تاکنون با رییس جمهور ملاقاتی نداشته، ابراز کرد اگر بخواهید، این مسئله را با رییس جمهور طرح کنم که در جواب گفتم که علی القاعده حل این مسئله در رده های پائین تر هم قابل پیگیری است که با اصرار ایشان گزارشی نوشتم و فردای ملاقات، ایشان گفت که مسئله را برای رییس جمهور توضیح دادم چون فرصت داشتم. یعنی وقت ملاقات ۱۵ دقیقه بوده اما به خواست رییس جمهور تا ۲ ساعت و نیم به درازا کشید. البته بازرسی ویژه رییس جمهور موضوع را پیگیری کردند، اما عملا مبلغ مابه التفاوت را پرداخت نکردند.
پس از آن جلسه، جناب ایشان از حامیان رییس جمهور بودند و نه انتقادی از عملکرد وی و… هر چند در ۲ یا ۳ سال پایانی دولت که استخوانی در گلو بود، با انتساب رفتارهایی که غیرقابل توجیه از نظر آنان بود با تعبیر جریان انحرافی، مشکلات را به آن جریان نسبت می دادند تا از آنچه برای مردم پیش آمده امکان دفاعی از حمایت ها بیابند.
جریانی که از ابتدا ایشان از آن تعبیر به «جبهه مشارکت» جریان این طرف که اعتقادی به روحانیت ندارد، کرده بودند، متاسفانه وقتی منافع سیاسی اقتضا می کند، تمام قد فقط حمایت کردند. در دور دوم وی نیز هم حمایت و هم نسبت به مشکلات اساسی دولتش سکوت کردند و در نتیجه کشور در موقعیت پایانی دولت وی قرار گرفت که اگر عنایت الهی بر این انقلاب نبود که آن رفتار غیرمسئولانه نسبت به سیاست خارجی، که ۸ قطعنامه در شورای امنیت تصویب شد؛ با حضور دولت اعتدال امید به حل آن است. مسئله ای که حتی در دوران ۸ ساله دفاع مقدس، امریکا توفیقش را نیافت، با رفتارهای دولت نهم و دهم یکی پس از دیگری قطعنامه تصویب شد که حتی دولت عراق که تنها دولت شیعی غیر از جمهوری اسلامی در جهان است، نیز قطعنامه ها و تحریم های بانکی و… را علیه ما رعایت می کند.
تا قطعنامه تصویب نشده بود امریکا مجبور بود دیگر قدرتها و بازیگران بین الملل از جمله چین و روسیه را وادار به حمایت از خود برای تصویب قطعنامه علیه ما بکند.اما اکنون اگر همه اعضای شورای امنیت موافق باشند تا قطعنامه ها لغو شود، اما امریکا مخالف باشد، با وتوی امریکا، قطعنامه باقی است و تا امریکا راضی نشود، این قطعنامه و تبعات و مشکلات ناشی از آن برای کشور و انقلاب باقی است..