شما اینجا هستید

اخبار » سوگنامه ای به روح داریوش

زباغ وصل تو یابد ریاضِ رضوان آب زتاب هجر تو دارد شرارِ دوزخ تاب
(سلمان ساوجی)
محمد محبوبی ؛ خبربندر:داریوش پوربهی در تاریخ شانزدهم آبان ۱۳۳۴خورشیدی زندگیش در بوشهر طلوع کرد و شعله ورگشت و سرانجام بعد از ۶۶ سال عمری پر فراز و نشیب ، در مورخه ۱۹/۵/۱۴۰۰ غروب حیاتش رقم خورد . او در حجاب غیب فرو شد و ما ، در آتش هجرانش بی قرار و نا آرامیم . با آهنگ رحیل او ، به که التفات کنیم؟ خدایا ! شهریار شهرِ ما ، پیوسطه و هر ساله در سفر و حَضَر ، در رأس گروه در گردش به دور دنیا مأمن جماعتی بود ، ولی این بار و به فرمان و تقدیر الهی و به تنهایی سفری بی بازگشت را آغاز کرد تا آتش فراق و سوگش قلب و وجودمان را جر یحه دار و مغموم سازد . ای کهنه سرباز وطن! رحلتت بر یاران صادقت سوختن پروانه بر شمع است و بس . ای روح آزاده ، وی قافله سالار ، میر علمدار ، ای دارنده نیکی ،گرچه به حکم لایتغیر احدی ، چون پرنده ای مهاجر ، بر اوج آسمانها به پرواز در آمدی و سایه ات بر زمین افتاد تا در اولین نوروز ۱۴۰۱ هجری شمسی ، کاروانسرای قافله را با قفلی ابدی، بدون امیرالامرایش زمین گیر یابیم و متروک و آنگاه در فضای غمناک و محزونمان ، برخی نا مأنوس در گروه ، با کچ رویها و نمک نشناسی ها و غرور کاذب و خود باختگی و به اصطلاح ، در عین نزدیکی به تو ولی غافل از روح زنده و پر فتوحت ، عَلَمِ وفاقت را با نَمّامی و نیت و رفتار های ناشایست خود پاره کنند و در بین گروهت که بر ما میراثی است ابدی ، بیرق تفرقه بر افرازند و از اعتبار و عِرضِ رفیقان و یاران نزدیک و عجین با مرامت ، این عصایان دست ایام حیات تو ، نزد نا آشنایان گروه بکاهند . به چه جرمی؟ آنهم فاعلینی که بر همگان مبرهن است ، با پای نحیفشان از نردبان شانه های سترگ و با صلابتت بالا رفتند و به جایگاهی که در شأن و منزلت و توان و سخاوت و وجاهتشان نبود و نیست رسیدند تا امروز به سرگیجه بیفتند و در خود بمیرند . ای شمس و شموس ، وی انیس و النفوسِ پنهان گروه ، وی داریوش کبیر که کارهایت بر شهر و شغاب تاریخ بوشهر را رونقی دگر بخشید ، بر مزار حُزن انگیزت ، با روح تو پیمان بستیم تا با ساخت سردیسِ چهره جذابت ، تار و پود گروه را استحکامی نو ببخشیم که با افکار تبیین شده نتیجه ای معکوس را عاید ساخت و گروه از همگرایی پیشین نومید گشت . در این مورد ، مولانا گوید : (( هر موجود نازلی که ترقی کرد و به موجود عالی متصل گشت ، بطور اتصال معنوی معیّتی به غایت معدوم است نسبت به عالی)) . از طرفی بزرگان گفته اند : شهریار شهر که نباشد قورباغه هفت تیر می کشد . ای پناه گمراهان ، خود گم کردن و از ذات خویش فاصله گرفتن و حد نشناختن را قدر و میزانی است که برخی به چنین دانش و نَفسی نرسیده اند ، تا شناختی بر کُنه وجود اولیه خود را حاصل و محصولی توشه راهشان سازند . کسانی که امروز سایه تو را بر سر نمی بینند به ورطه خود بزرگ بینی و غفلت افتاده اند وبا سو نگری ، بدین باورند که آنچه تراویدن دارند از کوزه خود است . خدا وندا ! قسم بر اهدنا الصراط المستقیمت ، هدایتشان بنما . رجاء واثق دارم که روح پر فتوح و با عظمت تو در آسمانها با خشم ، فریاد بر آورده است که پاداش نمکدان شکستنشان را به بازه زمانی پلکی برهم زدن خواهی داد و از اوج عزت به حضیض ذلت غوطه ورشان خواهی کرد . آنگاهست که آنها را حامی و ستون اتکاء و دستواره ای نخواهد بود و چون طفلی ناتوان گوشه عُزلت خواهند گزید . شاید در آن ایام تنهایی و گوشه نشینی به خود شناسی ایمان بیاورند که به نوش داروی بعد از مرگ سهراب دچار خواهند گشت . ای داریوش عزیز ! ای اسوه جاذبه و رفاقت و مقاومت و صمیمیت ، ای مرام مردی و مردانگی ، وی کلانتر شهر ، با چشم بصیرت روح بالنده خویش شاهد و ناظری ، کسانی که از نابودی ، بودشان کردی ، امروز دشمنان تو را دوست و یاران تو را دشمن می پندارند ، بدین سان که از کوچک شدن میز و جایگاهشان به اندازه خود هراسناکند . البته به زودی به چنین منزلگهی رحل اقامت خواهند گزید . ای روح پر فضیلت ، وای بر مغفول ماندگان به راهت ، زیرا ، در عین داشتن خار در گلو ، از یاد برده اند که عقل و سخن و کلام و شخصیت خاص و ویژه ات زنجیره اتحاد و قدرت گروه بود که دنیا را در می نوردید . لیک ، هزار افسوس که امروز در غیاب و عدم حضور ذی وجودت ، لاجرم در حضور روح زنده و بیدارت ، کالبد گروه و ستونهای کاروانسرایش را موریانه در حال تخریبند . در این حال چاره ای نیست جز اینکه دل به نیشتر دشنه تیز آشنا سازیم و سینه را هزاران چاک بداریم و با وجودی سراپا جراحت ، سازگار باشیم ، تا الغرض ، با توسل به اجماع گروه و صداقت روح بنیانگذار انجمنش ، طریق و سفینۀ النجاتی بیابیم و جماعت را به درجه ای از پالایش و رستگاری برسانیم . با این مغفولین شکایت به کجا ببریم؟ روحت شاد و راهت سزاوار شایستگان باد .
محمد محبوبی
فروردین ۱۴۰۱

گزارش رئیس کمیسیون عمران شورااز روند آماده سازی پلاژ بانوان

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

خبر بندر | بندرگناوه، بندر دیلم، بوشهر