شما اینجا هستید

گفتگو » گفتگو با دو فرزند شهیدی که جا پای پدرانشان گذاشتند
گروه : گفتگو

گفتگو با دو فرزند شهیدی که جا پای پدرانشان گذاشتند
هیچ توجهی به قهرمانان ملی نمی شود
گفتگو: مصطفی مظفری – صدای بندر
فرزند شهید که باشی کارت سخت است،ادامه راه پدر بخصوص آنکه پدرت شهید راه وطن باشد و دین،البته همانقدر که سخت است به تو جسارت انجام کارهای سخت را می دهد. کودک بودند که پدرانشان براس سرافرازی نام ایران پای به میدان نبرد بر علیه متجاوزان گذاشتند. پدرانشان آنقدر جنگیدند تا شربت شهادت را نوشیدند. حالا آنها به افتخار پدرانشان در بزرگترین آوردگاه های ورزشی جهان و آسیا تمام قد ایستاده اند و سرود ملی کشور را می خوانند تا ثابت کنند پای در جای پدرانشان گذاشته اند. این هفته در تحریریه هفته نامه صدای بندر میزبان دو فرزند شهید بودیمف دو قهرمان ملی دو جوان رعنای دوست داشتنی ،آنچه در پی می آید ما حصل گفتگوی یک ساعته صدای بندر با این دو ورزشکار ملی پوش است

.لطفاً خودتان را معرفی کنید.
بنام خدا بنده صالح نلاصری پوران هستم متولد پانزده خرداد ۶۱ ودارای لیسانس تربیت بدنی و ان شاالله دو ماه دیگردرگمرک شهرستان مشغول به کار می شوم.
بنام خداحسین سعیدی هستم متولد ۲۳/۶/۶۵ وشغلم دبیر ورزش است واز رشته تربیت بدنی درمقطع کارشناسی فارغ التحصیل شده ام.
معلولیت شما در چه قسمتی از بدن است؟
ناصری پوران : کم بینا هستم در کلاس F12 از عصب چشم آسیب دیده هستم و عینک کارایی ندارد.
سعیدی : کم بینا هستم درکلاس T12هستم چشم من از ناحیه شبکیه چشم آسیب دیده است.
نحوه آشنایی و ورود شما به ورزش معلولین را توضیح بدهید.
ناصری پوران : سال ۸۰ یکی از مربیان زحمت کش شهرستان گناوه به نام آقای محمد ابراهیم زاده مطلق ازمن دعوت کرد برای حضوردر مسابقات دوومیدانی معلولین. مسابقات پیش رو آن زمان مسابقات کشوری درتبریز بود که پس از تمرینات به تبریز رفتیم وکلاس بندی شدیم. ناگفته نماند که من در مسابقات دانش آموزی ودررده جوانان قهرمان استان بوشهر بودم والبته درآن زمان دردوهای سرعت شرکت می کردم وازسال ۲۰۱۲ وارد رشته های پرتاپ شدم وتا حالا در همین رشته فعالیت می کنم.
سعیدی : من بر خلاف آقای ناصری پوران تا قبل از ورود به ورزش معلولین هیچ سابقه ورزشی نداشتم. سال ۸۱ بود که آقای ناصری پوران با من تماس گرفتند و گفتند که دوست داری در دوومیدانی کارکنی و برای من شرایط را توضیح دادند و من عصر همان روز به تمرین دوومیدانی معلولین گناوه زیرنظرآقای خدرکشت ورزتمریناتم را شروع کردم و اولین مسابقه من زیر بیست و سه سال بود که شرکت کردم تا اینکه سال ۸۵ عضو تیم ملی ایران شدم.
در چه رشته ای فعالیت می کردید؟
آن زمان دررشته های پرش ارتفاع و طول شرکت می کردم براثر آسیب دیدگی که داشتم با توصیه مربیان حدود ۳ سال است فعالیتم را در دوهای سرعت ادامه میدهم.
شما در بازیهای آسیایی اینچئون در چه رشته ای شرکت کردید و چه مقامی کسب کردید؟
ناصری پوران : من دررشته های پرتاب وزنه وپرتاب دیسک شرکت کردم که درپرتاب وزنه ششم شدم ودرپرتاب دیسک مقام دوم را بدست آوردم.
سعیدی : دردوهای صدمتر، دویست متر، و چهارصدمترشرکت کردم که در دو صدمتر مقام سوم- دردودویست متر چهارم ودر دوچهارصدمترمقام دوم راکسب کردم.
رکورد شما با رکورد رقیبانتان چقدر اختلاف داشت؟
سعیدی : دردو چهارصدمتر با نفردوم بیست و پنج صدم ثانیه اختلاف داشتم.
ازاحساستان بگویید وقتی روی سکوی پارآسیایی رفتید وپرچم کشورایران را به اهتزازدرآوردید.
سعیدی : مطمئناً انسان خوشحال می شود. چون یکسال زحمت وسختی ها را پشت سر گذاشته بودم. من که یک دبیر ورزش هستم یک سال مرخصی بدون حقوق گرفتم و فقط به تمرین پرداختم. بعد ازهمه این سختی ها وقتی بالای سکورفتم ومزد همه زحمت ها را گرفتم خستگی یک سال تمرین و سختی از تنم دررفت.
ناصری پوران : وقتی بالای سکو رفتم همه خاطرات سخت وشیرین جلوی چشمم آمدند. ما در شرایط خیلی سخت تمرین می کردیم شرایطی بود که پیست پرازآب بود وما بازهم تمرین می کردیم. پریدن های روی فنس وجنگ با هیأت فوتبال. دعای مادر و زحمات همسر درکنار بر افراشته شدن پرچم ایران ویاد همشهریهایم وبندرعزیزم گناوه لحظاتی به یاد ماندنی به جا گذاشت.
برنامه بعدی شما برا حضوردر مسابقات پیش رو چیست؟
ناصری پوران : چون مسابقات پرتاب دیسک فقط در کلاس B1 یعنی نابینای مطلق برگزار می شود پس در رشته دیسک نمی توانم شرکت کنم. و خودم هم از وضعیت موجود خسته و ناامید شده ام هنوز پس از ۳ ماه که از مسابقات برگشته ایم کسی احوالی از ما نپرسیده وازآنجا که ورزش دوومیدانی یک ورزش خشک و بی روح است انگیزه ای برای دوازده جلسه تمرین درهفته نمانده است. فقط برای دورهم جمع شدن با بچه ها در مسابقات شرکت می کنم.
سعیدی : مسابقات جهانی کره جنوبی در اردیبهشت ماه برگزار می شود و لیست نهایی البته هنوز از طرف کمیته فنی اعلام نشده است دلخوشی زیادی از رفتن به مسابقات نداریم. مسئولین شهرستان اعم از فرماندار، شهردارو شورای شهر هیچ سراغی از ما نگرفتند. مثلاً شورای شهر در قبال درخواست ما برای اعزام به یکی از مسابقات اعلام کرد که ما می توانیم مبلغ صدهزار تومان به شما کمک کنیم واین خجالت آوراست برای شورای یک شهروازآن طرف به پرسپولیس گناوه دویست دویست و پنجاه میلیون کمک می کنند. یا فرماندار گناوه از پارالمپیک آسیایی که برگشتیم هیچ توجهی به ما نکردند هیچ پاداشی- هدیه ای- حداقل یک جلسه ای برگزار نکردند وما را دعوت کنند و به ما بگویند خیلی ممنون. این درحالی است که گناوه آمارخیلی خوبی در این مسابقات گرفت و فکر نکنم این آمار تکرار شود که ۶ نفراز یک شهر بتواند در مسابقات پارالمپیک شرکت کنندو هشت مدال کسب کنند در تیم سیزده نفره نابینایان کشور۵ نفرآن عضوگناوه بودند درحالیکه تهران با نه میلیون جمعیت فقط یک نماینده در تیم ملی داشت.
برای برگزاری چنین مراسماتی درشهر با فرمانداررایزنی هایی انجام گرفته است.
بله آقای ابراهیم زاده مطلق دراین باره زحمات زیادی کشیدند ولی موفق نشدند.
تمرینات خود را درکجا انجام می دادید؟
ناصری پوران : دراستادیوم شهید سراجی گناوه.
سعیدی : من در مشهد در کناردوستانم نیک پرست و سید عرفان حسینی و زیر نظر مربی مشهدی تمریناتم را انجام می دادم. ولی الان مجبورم که درگناوه تمیرین کنم بخاطر شغلم.
ازمراسم استقبالی که برای شما انجام شد را ضی هستید؟
ناصری پوران : بله هم از مراسم بوشهر هم از مراسم گناوه خیلی راضی هستم عالی بود چون مردم سهم بیشتری داشتند وتا حدودی مردمی بود. مراسم استقبال درگناوه خیلی خوب انجام شد وفکر نکنم که دیگر چنین شرایطی پیش بیاید که شش نفر از گناوه با و دست پراز پارالمپیک آسیایی برگردند.
رکورد شما در مسابقات پارآسیایی چقدر بود؟
ناصری پوران : پرتاب دیسک کلاس F12 37 مترو ۵ سانتیمتر.
سعیدی : دررشته صد متر۴۸/۱۱ ، در رشته چهارصد متر ۰۲/۵۱
برنامه ای هم برای بهترشدن رکوردها یتان دارید؟
سعیدی : اگر مسئولین برای ما برنامه داشته باشند ما هم داریم چون با این شرایط رکوردهایی که می زنیم خیلی خوب است. آیا رقیب من که چینی است که هم رکورددار آسیاست و هم نفراول رنکینگ دنیاست او همه شرایط من را دارد که مجبور است مثلا من توی مدرسه با دانش آموزان صبح تا ظهر سرو کله بزند مطمئناً رقیب چینی من شرایط خیلی بهتری دارد.
اگر مسئولین ما حمایت کنند صددرصد رکوردهایمان را بهتر خواهیم کرد.
مربیان استانی و گناوه ای تان چه کسانی بودند؟
ناصری پوران : استاد اولم که مرا وارد این رشته کرد آقای محمد ابراهیم زاده مطلق بود بعد زیر نظر آقای عبدالرضا نوحه خوان تمرین کردم آقای خدر کشت ورز زحمت زیادی برای ما کشید وآخرین مربیم هم آقای حاجی زاده است .
سعیدی : آقای ابراهیم زاده، آقای خدرکشت ورزآقای عبدالرضا نوحه خوان و آقای محسن ابراهیمی مربیان من بوده اند.
چه انتظاری از مسئولین داشته اید که انجام نشده؟
حدوداً سال ۸۹ بود که ازمسابقات جهانی برگشتیم فرماندار وقت جلسه ای برای تقدیر از مدال آوران برگزارکرد و درآن جلسه فلاکس چای به ما جایزه داد. این بدترین ضدحالی بود که یک فرماندار می توانست به ما بزند. حالا آن فرماندارحداقل آن جلسه را برگزار کرد وتقدیرزبانی کرد ولی فرماندار حال، پس از دو ماه از برگشت ما یک تقدیر خشک و خالی هم از ما نکرده است.
سعیدی : درتکمیل گفته های آقای ناصری پوران باید بگویم که ازآقای عمادی هم توقع داشتم درهنگام تمرینات و اعزام به ما سر می زد و روحیه می داد. ضمن اینکه آقای فرماندارقبل از اعزام به مسابقات پارآسیایی به ما قول داد درصورت کسب مدال زمین به ما اهدا شود که متأسفانه عملی نشده است.

شما هردو قهرمان ورزشی هستید و افتخار این را دارید که فرزندان قهرمان واقعی وطن ، شهیدان بزرگوارشهرستان هستید. ازپدرانتان خاطره ای دارید؟
ناصری پوران : من دو سالم بود که پدرم درسال ۱۳۶۳ شهید شد. بخاطر اینکه سنم خیلی کم بود چیززیادی از پدرم به یاد ندارم فقط اینکه یادم می آید یک اسباب بازی برام خریده بود من داشتم با اسباب بازیم بازی می کردم و او هم مرا بغل کرد درهمین حد.
شغل پدرت چی بود: پدرم در یکی از شرکت های شهر مشغول به کار بود که پس از شروع جنگ، کاررا رها کرد و به جبهه رفت.
سعیدی : من هم سنم خیلی کم بوده حدود ۴۰ روز سن داشتم که پدرم به جبهه رفت و هنگامی که دو ماه سن داشتم پدرم به شهادت رسید.
شنیدم ازچند استان دیگر به شما پیشنهاد شده که برای استانهای آنها مسابقه بدهید.
سعیدی : بله پیشنهاد های زیادی داشتیم یکی از استانها استان تهران بود که ما هم ابتدا قبول کردیم خیلی از کارهای آن را هم انجام دادیم ولی در آخر فقط بخاطر آقای ابراهیم زاده مسئول هیئت نابینایان استان از کارمان منصرف شدیم. چون ایشان درگردن ماحق پدری دارد. ویک رابطه عاطفی بین ما وجود دارد. چون وقتی می بینیم رفقای ما که درجای دیگر مشغول به کار شدند و به لحاظ مالی خیلی بالاتراز مایی هستند که ۱۰ الی ۱۵ سال از عمرمان را صرف ورزش کردم ناامید می شوم و با خود می گویم ورزش را رها کنم ولی علاقه ام به ورزش تا حالا مانع از این کار شده است.
با اینهمه توقع وانتظار شما ازمسئولین شهرستان واستان چیست؟
ورزشکاری که عمرش را در پیست های دوومیدانی گذرانده و حدود ۱۰ الی ۱۵ مقام قهرمانی و نائب قهرمانی کشورو چندین مقام جهانی و آسیایی و پارآسیایی را کسب کرده هیچ توجهی نشده نه از لحاظ مادی ونه معنوی. از لحاظ مادی که به نظر ما ارجحیت دارد هیچ اقدامی صورت نگرفته از لحاظ معنوی هم هیچ اقدام تشویقی انجام نشده است. وقتی جوانان شهر قهرمان ورزشی شهر را نشناسند کم کاری صورت گرفته وقتی مردم ندانند که شهرستان گناوه درمدالهای ایران در پارالمپیک آسیایی چقد سهم داشته اند کم کاری شده. وقتی جوانان استان بزرگی و اهمیت کار ما ورزشکاران را نفهمند کم کاری صورت گرفته.
حرف آخری اگر مانده بفرمایید.
سعیدی : من تشکر می کنم از شما و هفته نامه صدای بندرکه بعد ازبازگشت ما از پارآسیایی اینچئون به یاد ما بودید.
ناصری پوران : من هم از هفته نامه صدای بندر، خانواده ام و آقای ابراهیم زاده آقای بیابانی وامام جمعه محترم گناوه تشکر می کنم.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

خبر بندر | بندرگناوه، بندر دیلم، بوشهر